عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان آموزش برنامه نويسي و آدرس cpu-learn.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار مطالب

:: کل مطالب : 39
:: کل نظرات : 6

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 5

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 2
:: باردید دیروز : 25
:: بازدید هفته : 2
:: بازدید ماه : 91
:: بازدید سال : 3959
:: بازدید کلی : 36321

RSS

Powered By
loxblog.Com

وبلاگ تخصصي آموزش برنامه نويسي تمام زبان هاي كامپيوتر

با سلام
سه شنبه ساعت | بازدید : 919 | نوشته ‌شده به دست ياسر | ( نظرات )

مدير وبلاگ تخصصي برنامه نويسي كمال تشكر را از شما بينندگان عزيز دارد و اميدوار است تمام مشكلات برنامه نويسي را با مطالعه مطالب اين وبلاگ حل كنيد .

شما عزيزان بيننده ميتوانيد هر مشكل برنامه نويسي كه داريد با كليك بر روي نظر در همين جا به ما اعلام كنيد.

براي شما آرزو موفقيت دارم  و اميدوارم خوب و خوش و سلامت باشيد.

 


|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
VB6 --- جلوه های ویژه روی کادر متن در VB6
دو شنبه ساعت | بازدید : 1042 | نوشته ‌شده به دست ياسر | ( نظرات )

شاید تا حالا برنامه ها مخصوصا سایت هایی رو دیدید که تو فرم های لاگ این برای کادر متن یه سری جلوه میزارن تا لذت بخش تر بشه.

ابتدا کد وقفه رو توی ماژول پروژه کپی کنید:

 

Public Declare Sub Sleep Lib "kernel32" (ByVal dwMilliseconds As Long) 

 
خوب حالا دوتا کادر متن به اسم های TxtUser و TxtPass ایجاد کنید.
حالا با دقت به رویداد GotFocus هر یک برید و این کد هارو کپی کنید:
 
 
Private Sub TxtUser_GotFocus()
Do Until TxtUser.Width >= 2430
    Sleep 5
    DoEvents
    TxtUser.Width = Txtuser.Width + 100
    DoEvents
Loop
End Sub
 
 
Private Sub TxtPass_GotFocus()
Do Until TxtPass.Width >= 2430
    Sleep 5
    DoEvents
    TxtPass.Width = TxtPass.Width + 100
    DoEvents
Loop
End Sub
 
خوب حالا به سراغ رویداد LostFocus این کادر متن ها برید و این کد هارو کپی کنید.
 
 
Private Sub  TxtUser_LostFocus()
Do Until  TxtUser .Width <= 1215
    Sleep 5
    DoEvents
     TxtUser .Width =  TxtUser .Width - 100
    DoEvents
Loop
End Sub
 
 
Private Sub  TxtPass_LostFocus()
Do Until  TxtPass.Width <= 1215
    Sleep 5
    DoEvents
     TxtPass.Width =  TxtPass.Width - 100
    DoEvents
Loop
End Sub
 
خوب حالا برنامه رو اجرا کنید و به قدرت VB پی ببرید.
 
محک؟ اگر بطور سریع و پشت سر هم یا مثلا با کلید Tab از صفحه کلید فوکوس رو بین این دو کادر متن جابجا کنید میبینید که ترتیب اونها بهم میخوره.آیا میتونید کاری بکنید که این ترکیب حفظ بشه؟

توجه:این یکی از مهمترین کدهایی است که من تو برنامه هام ازش استفاده میکنم.به هیچ وجه از این کد ها در نرم افزار های رسمی استفاده نکنید.
 
برگرفته از : http://honarestaniha.blogfa.com


:: موضوعات مرتبط: ویژوال بیسیک 6 (آموزشی) , ,
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
VB6 --- مديريت رشته ها در ويژوال بيسيک ۶
دو شنبه ساعت | بازدید : 950 | نوشته ‌شده به دست ياسر | ( نظرات )

مديريت رشته ها در ويژوال بيسيک ۶

 

 

توابعی که برای مديريت رشته ها در وی بی می توانيد از آنها استفاده کنيد عبارتند از :

تابع Asc : کد اسکی اولين کاراکتر رشته ورودی را بر می گرداند .


فرمت کلی آن بصورت زير است :


Asc(string)


- تابع
AscW کد یونيکد اولين کاراکتر را بر می گرداند .

تابع Chr : رشته ای را بر می گرداند که معادل کد اسکی ورودی است .


فرمت کلی آن بصورت زير است :


Chr(charcode)


- تابع
ChrW بر حسب يونيکد عمل می کند .

تابع LCase : تمام کاراکترهای رشته ورودی را به حروف کوچک تبديل می کند .


فرمت کلی آن بصورت زير است :


LCase(string)

تابع UCase : تمام کاراکترهای رشته ورودی را به حروف کوچک تبديل می کند .


فرمت کلی آن بصورت زير است :


UCase(string)

تابع Left : رشته ای را بر می گرداند که شامل تعداد مشخصی از کاراکترهای سمت چپ رشته ورودی است .


فرمت کلی آن بصورت زير است :


Left(string, length)


String : رشته ورودی


Length : طول رشته مورد نظر

مثال :

  Left(“abcdef”,3)=”abc

تابع Right : رشته ای را بر می گرداند که شامل تعداد مشخصی از کاراکترهای سمت راست رشته ورودی است .


فرمت کلی آن بصورت زير است :

 


Right(string, length)

مثال :

Right(“abcdef”,3)=”def”


تابع
Space : تعداد مشخصی کاراکتر فاصله بر می گرداند .


فرمت کلی آن بصورت زير است :


Space(number)

تابع  Len : طول رشته ورودی را بر می گرداند .


فرمت کلی آن بصورت زير است :


Len(string)

مثال :      Len(“abcdefg”)=7

تابع Trim : اين تابع space هايي که در ابتدا يا انتهای رشته باشد را حذف می کند .


فرمت کلی آن بصورت زير است :


Trim(string)

- توابع LTrim و RTrim فقط از چپ و راست عمل می کنند .

مثال :

Trim(abc”)=”abc

تابع Mid : اين تابعی يک رشته بر می گرداند که شامل تعداد مشخصی از کاراکترهای رشته ورودی آن است . فرمت کلی آن بصورت زير است :

 


Mid(string, start[, length])


string : رشته ورودی .


start : محل شروع اولين کاراکتر رشته ای که می خواهيم از رشته ورودی استخراج کنيم .


Length : اين پارامتر اختياری است و طول رشته ای است که می خواهيم از رشته ورودی استخراج کنيم . اگر اين پارامتر وارد نشود کليه کاراکترها از start به بعد استخراج خواهند شد .

 

مثال :       Mid(“abcdefg”,2,3)=bcd


تابع
Instr : اين تابع محل اولين وقوع يک رشته را درون رشته ديگر نشان می دهد .


فرمت کلی آن بصورت زير است :


InStr([start, ]string1, string2[, compare])


Start : اين پارامتر اختياری است و محل شروع جستجو را نشان می دهد . اگر اين پارامتر وارد نشود جستجو از ابتدای رشته آغاز می شود .


String1 : رشته ای که جستجو در آن انجام می شود .


String2 : رشته مورد جستجو


Compare : اين پارامتر اختياری است و نوع جستجو را نشان می دهد . اگر اين پارامتر 0 داده شود جستجوی متنی انجام می شود و اگر 1 داده شود جستجوی باينری انجام می شود .

 

مثال :          Instr(3,”abcdabg”,”ab”)=5

اگر طول رشته string1 برابر صفر باشد مقدار بازگشتی صفر است . اگر string1 يا string2 برابر Null باشد مقدار بازگشتی نيز Null است . اگر طول رشته string2 برابر صفر باشد مقدار بازگشتی start خواهد بود . اگر رشته string2 درون string1 پيدا نشود مقدار بازگشتی صفر است . اگر start بزرگتر از طول رشته string1 باشد مقدار بازگشتی صفر است .

تابع InstrRev : برعکس تابع Instr می باشد يعنی عمل جستجو را از انتهای رشته انجام می دهد .


فرمت کلی آن بصورت زير است :


InstrRev(stringcheck, stringmatch[, start[, compare]])


تابع
Replace : رشته ای را برمی گرداند که در آن يک رشته خاص با رشته ديگری به تعداد دفعات مشخصی جايگزين شده است .


فرمت کلی آن بصورت زير است :

 


Replace(expression, find, replace[, start[, count[, compare]]])

Expression : رشته اصلی


Find : رشته مورد جستجو


Replace : رشته جايگزين


Start : محل شروع جايگزينی . در صورتيکه اين متغير وارد نشود جايگزينی از ابتدا رشته انجام می شود .


Count : تعداد دفعات جايگزينی . در صورتيکه اين متغير وارد نشود جايگزينی در تمام رشته انجام خواهد شد .


Compare : نوع جستجو را نشان می دهد . اگر اين پارامتر 0 داده شود جستجوی متنی انجام می شود و اگر 1 داده شود جستجوی باينری انجام می شود .

 

مثال :     

 Replace(abcadea”,”a”,”x”)=”xbcxdex

اگر طول رشته expression برابر صفر باشد مقدار بازگشتی رشته ای با طول صفر  است . اگر طول رشته find صفر باشد مقدار بازگشتی خود expression است . اگر طول رشته replace صفر باشد مقدار بازگشتی expression ای است که در آن تمام find ها حذف شده است . اگر start بزرگتر از طول رشته expression باشد مقدار بازگشتی رشته ای با طول صفر است . اگر count برابر صفر باشد مقدار بازگشتی خود expression است .


تابع
StrReverse : رشته ای را برمی گرداند که کاراکترهای آن به ترتيب عکس کاراکترهای رشته ورودی است .


فرمت کلی آن بصورت زير می باشد :


StrReverse(expression)

مثال : 

  StrReverse(abcd”)=”dcba

تابع Split : آرايه ای از تعداد مشخصی رشته برمی گرداند که اين رشته ها توسط يک کاراکتر جداکننده ( delimiter ) از درون يک رشته استخراج

شده اند .


فرمت کلی آن بصورت زير است :


Split(expression[, delimiter[, limit[, compare]]])

Expression : رشته اصلی


Delimiter : اين پارامتر اختياری است و کاراکتر جداسازی را نشان می دهد . در صورتيکه اين پارامتر وارد نشود کاراکتر فاصله ( “ “ ) برای جداسازی استفاده می شود . در صورتيکه طول اين کاراکتر صفر باشد يک آرايه تک عضوی که شامل کل expression است برگردانده می شود .


Limit : تعداد رشته های موجود در آرايه را نشان می دهد . در صورتيکه اين پارامتر داده نشود کليه رشته های جداشده در آرايه خروجی قرار می گيرند .


Compare : نوع جستجو را نشان می دهد . اگر اين پارامتر 0 داده شود جستجوی متنی انجام می شود و اگر 1 داده شود جستجوی باينری انجام می شود .

 

مثال :


Dim Ar(3) as String
Ar=Split(“a#bd#cde”,”#”)


تابع
Join : تعدادی رشته موجود در يک آرايه را بهم متصل می کند و رشته حاصل شده را بعنوان نتيجه بر می گرداند .


فرمت کلی آن بصورت زير است :


Join(sourcearray[, delimiter])

Sourcearray : آرايه شامل رشته هايي که می خواهيم بهم متصل کنيم .


Delimiter : کاراکتری که برای اتصال رشته ها بهم استفاده می شود . اين کاراکتر در بين رشته اهی اتصالی می آيد و اگر داده نشود از کاراکتر فاصله استفاده می شود . اگر طول اين کاراکتر صفر باشد رشته های بدون هيچ جداکننده ای بهم متصل می شوند .

 


مثال :


Dim Ar(3) as String
Ar(1)=”ab
Ar(2)=”c”
Ar(3)=”def”
Join(Ar,”*”)=”ab*c*def”


تابع
StrComp : اين تابع دو رشته ورودی را با هم مقايسه می کند .


فرمت کلی اين تابع بصورت زير است :


StrComp(string1, string2[, compare])

String1 : رشته اول


String2 : رشته دوم


Compare : نوع مقايسه را نشان می دهد . اگر اين پارامتر 0 داده شود مقايسه متنی انجام می شود و اگر 1 داده شود مقايسه باينری انجام می شود .

 

اگر string1 کوچکتر از string2 باشد مقدار بازگشتی 1- است . اگر دو رشته مساوی باشند مقدار بازگشتی صفر است . اگر string1 بزرگتر از string2 باشد مقدار بازگشتی 1 است .

 


تابع
StrConv : در يک رشته ورودی تغييراتی را اعمال می کند .


فرمت کلی آن بصورت زير است :


StrConv(string, conversion)

String : رشته ورودی


Conversion : نوع عمل تبديل را نشان می دهد . مقادير ممکن اين متغير عبارتند از :

 

توضيح

مقدار

تبديل به حروف بزرگ

1

تبديل به حروف کوچک

2

تبديل اولين کاراکتر هر لغت در رشته به حرف بزرگ

3

تبديل به يک رشته يونيکد

64

تبديل از رشته يونيکد به کدپيچ پيش فرض سيستم

128

 
مثال : 

  StrConv("hello my friend",3)="Hello My Freind"

 

منبع :  www.homecode.blogfa.com



:: موضوعات مرتبط: ویژوال بیسیک 6 (آموزشی) , ,
:: برچسب‌ها: مديريت رشته ها در ويژوال بيسيک ۶ , رشته , مدیریت , VB6 ,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
VB6 --- آرایه ها
دو شنبه ساعت | بازدید : 3395 | نوشته ‌شده به دست ياسر | ( نظرات )

آرایه ها:
آرایه لیستی از عناصر (المان های) هم نام و هم نوع می باشد که با استفاده از اندیس می توان به عناصر آن دست پیدا کرد.
وقتی در ویژوال بیسیک یک آرایه را تعریف می کنید باید به سه نکته توجه کرد:

1. اسم آرایه که از آن برای دستیابی به آرایه در برنامه استفاده می کنید.
2. این آرایه از چند عنصر تشکیل شده است. که این قسمت درون پرانتز قرار می گیرد.
3. و در آخر نوع داده های آرایه می باشد (صحیح ، رشته و...)

روش تعریف آرایه در ویژوال بیسیک:

 

Dim ArrayName(LowerValue To HigherValue) [As DataType]


اگر آرایه را در یک فرم تعریف می کنید از Dim یا Private استفاده کنید ولی اگر آن را در یک ماجول تعریف می کنید و می خواهید که هر رویه ای به آن دسترسی داشته باشد آرایه را با Public تعریف کنید.
اگر آرایه را در یک رویه یا تابع تعریف می کنید از Dim استفاده کنید.
ArrayName اسم آرایه می باشد که از قوانین نام گزاری متغییر ها پیروی می کند.
LowerValue اولین عنصر آرایه
HigherValue آخرین عنصر آرایه می باشد.
مشخص کردن مقدار اولیه آرایه الزامی نیست. اگر شما این کار را نکنید ویژوال بیسیک به طور خود کار آن را از صفر شروع می کند.

 

Dim sTestArray(0 To 10) As String

برابر است با

Dim sTestArray(10) As String

اگر می خواهید ویژوال بیسیک مقدار اولیه آرایه ها را از یک شروع کند در قسمت اعلان برنامه (جای Option Explicit را به یاد دارید.) دستور زیر را بنویسید.

 
Option Base 1


مقدار دادن به آرایه همانند مقدار دهی به متغییر می باشد.
 

ArrayName(Index) = Value

مثال:
 

iArray(3) = iArray(7) 

به راحتی مقدار آرایه با اندیس 7 درون اندیس 3 قرار می گیرد.

گرفتن سایز آرایه:
منظورم از سایز حدود بالا و پایین عناصر آرایه می باشد.
به عبارت دیگر فهمیدن این که چه تعداد عنصر در آرایه ذخیره شده است.
این کار به سادگی با استفاده از توابع LBound و UBound انجام میشود.(کران بالا و پایین)
سوال:
برای چه به این توابع نیاز است؟ آنها چه کاری انجام می دهند؟
پاسخ:
اگر می خواهید یک جعبه لیست را با عناصر یک آرایه پر کنیدو نمی دانید چه تعداد از آن عناصر را دارید باید از این توابع استفاده کنید (یواش یواش داره سخت می شه ها...)
 

UBound(ArrayName, Dimension)
'ArrayName = the name of the array
LBound(ArrayName, Dimension)


قبل از همه چیز:
در ویژوال بیسیک برای نوشتن توضیح از کاما و کلمه Rem استفاده می شود
توضیحات در روند کامپایل برنامه تاثیر ندارند و فقط برای خوانایی برنامه می باشند.
Dimension یک عدد صحیح اختیاری می باشد که نشانگر تعداد ابعاد یک آرایه چند بعدی می باشد.
یک مثال ساده:
 

Dim Names(100) as string
LowerVal = LBound(Names) 'Get the lower boundary number.
UpperVal = UBound(Names) 'Get the upper boundary number.

For i = LowerVal To UpperVal
    List1.AddItem Names (i) 'Add each name from array according to how many stored in the Array
Next


آرایه های چند بعدی:
یک آرایه چند بعدی شبیه یک جدول می باشد. اگر حتی یک بار Microsoft Excel را دیده باشید می دونید چی می گم.
مثال:
 

Static iArray(1 To 2, 1 To 3) as integer


تمامی عناصر آرایه بالا:
 

iArray(1,1), iArray(1,2), iArray(1,3)
iArray(2,1), iArray(2,2), iArray(2,3)


اکثر اوقات از آرایه های یک بعدی استفاده می کنید ولی در مواقعی استفاده از آرایه های 2 یا 3 بعدی بهتر است. آرایه های بیش از 3 بعدی یک ایده خوب به حساب نمی آیند چون Debug کردن برنامه را به شدت سخت می کند.
آرایه های چند بعدی (منظور بیشتر 2 بعدی میباشد) به صورت خطی پر می شوند. برای مقدار دادن به عناصر آرایه های چند بعدی از حلقه های تو در تو استفاده می شود.
مثال جالب:

 

Option Explicit
Private Sub Form_Load()
Dim i, j As Integer
Dim TableArray(1 To 10, 1 To 10) As Integer

For i = 1 To 10
    For j = 1 To 10
        TableArray(i, j) = i * j
        Text1.Text = Text1.Text & TableArray(i, j) & vbTab
    Next j
    Text1.Text = Text1.Text & vbCrLf
Next i
End Sub

جدول ضربی ازاعداد را در آرایه دو بعدی قرار می دهیم.
قبل از اجرای این کد یک جعبه متن نسبتا بزرگ را در روی فرم قرار دهید و حتما در پنجره Properties جعبه متن خاصیت MultiLine رو برابر True کنید.
vbTab کلمه رزرو شده ای است که معادل 8 کاراکتر فضای خالی می باشد.
vbCrLf کلمه رزرو شده ای است که مکان نما را به خط بعد منتقل می کند.
البته باید این مثال را در برنامه نویسی شی گرا می آوردم ولی مهم نیست با توضیحات داده شده فکر نکنم مشکلی داشته باشید.

آرایه های پویا:
اگر از آرایه ها به طور صحیح استفاده نکنید مقدار زیادی از حافظه تان به هدر می رود.
مثال:
 

Dim MyArray (10000) As Long

این آرایه تقریبا 40,004 بایت از حافظه را اشغال می کند.یعنی 4 * 10,001 می باشد چون نوع Long چهار بایت حافظه اشغال می کند.
الان ممکن است این عدد بزرگی نباشد ولی اگر 10 تا از این آرایه را در برنامه استفاده کنید 4,000,400 بایت حافظه مصرف می شود.
عاقلانه تر این است در ابتدا مقدار کمی را به آرایه تخصیص دهیم و زمان اجرا آن را تغییر سایز دهیم.درRunTime .
بله شما به سادگی این کار را در ویژوال بیسیک با تابع ReDim انجام می دهید.
آرایه هایی را که در زمان اجرا تغییر سایز می دهیم آرایه های پویا می نامند.
هنگامی که آرایه های پویا را تعریف می کنید لازم نیست مثل آرایه های ثابت عمل کنید. یعنی لازم نیست سایز را مشخص کنید.

 
Dim ArrayName() As DataType


تمام قضایا مثل بالاست فقط به ReDim توجه کنید.
 

ReDim ArrayName(LowerValue To HigherValue)

توجه:
عمل ReDim همیشه در زمان اجرا اعمال می شود و حتما باید قبلا تعریف شده باشد.
مثال:
 

Dim Names() As String

Sub Form1_Load()
    ReDim Names(1 To 10)
End Sub

این کد آرایه را در زمان اجرا تغییر سایز می دهد. حتما قبل از استفاده از آرایه پویا باید سایز آن را تعیین کنید.
یک مشکل بزرگ:
وقتی از ReDim استفاده می کنید تمامی مقادیر درون آرایه (اگر قبلا تغییر سایز داده باشیم) پاک می شود. در اکثر اوقات این آن چیزی که شما می خواهید نیست.
برای جلوگیری از چنین کاری از جمله زیر استفاده کنید.
 

ReDim Preserve ArrayName(LowerValue To HigherValue)

اگر آرایه افزایش یابد مقادیر خالی به انتهای آرایه و اگر کاهش یابد اطلاعات آخر از بین می روند.


:: موضوعات مرتبط: ویژوال بیسیک 6 (آموزشی) , ,
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
VB6 --- کاربرد عنصر ImageBox
دو شنبه ساعت | بازدید : 1274 | نوشته ‌شده به دست ياسر | ( نظرات )

این عنصر برای نمایش تصاویر گرافیکی بیت نگاشت ، نماد های گرافیکی ، شبه فایل ها ، آیکن ها و  غیره به کار می رود و برخی از خواص و متدهای این عنصر به صورت زیر است :

خاصیت Picture : برای نمایش تصویر در عنصر Imagebox به کار می رود . به دو روش می توان مقداری را در خاصیت Picture قرار داد . این دو روش عبارتند از :

1 – مقداردهی خاصیت Picture در زمان طراحی : در این روش ، کافی است در زمان طراحی ، این خاصیت را کلیک مضاعف کنید تا کادر محاوره تصویر ظاهر گردد . در این کادر محاوره  میتوان نام فایل تصویر مورد نظر را انتخاب کرد .

دسته بندی تصاویر بر اساس عمق رنگ آن ها

نام تصویر

تعداد بیت

هدف

سیاه و سفید

1

برای تصاویر سیاه و سفید به یک بیت نیاز است با هر بیت میتوان دو حالت 0 تا 1 را تولید کرد

تصاویر تخت

8

این تصاویر میتوانند دارای 256 رنگ باشند

تصاویر با کیفیت بالا

16

این تصاویر می توانند دارای 65536 رنگ باشند

تصاویر واقعی

24

این تصاویر با همان رنگ اصلی و واقعی خودشان نگهداری می شوند

 

2 – مقدار دهی تصویر در زمان اجرا : در این روش ، با استفاده از متد  Loadpicture قرار داد.

خاصیت Stretch : اگر مقدار این خاصیت True باشد و عنصر Imagebox بزرگتر از تصویر باشد ، تصویر به اندازه کادر عنصر Imagebox بزرگ می شود و گرنه (مقدار این خاصیت False باشد) تصویر در اندازه واقعی اش در عنصر Imagebox نمایش داده می شود.

متد Loadpicture : در زمان اجرا برای انتقال فایل تصویر به خاصیت Picture مربوط به عنصر Imagebox به کار می رود . کاربرد متد Loadpicture به صورت زیر است :

Loadpicture   ([Graphicfilename]  [, Varsize]  [,Varcolordepth] [,Varx , Vary])

پارامتر  Graphicfilename ، نام فایل تصویری است که باید به عنصر Imagebox انتقال یابد . چنانچه این پارامتر ذکر نشود تصویر عنصر Imagebox پاک می شود . پارامتر Varsize ، اندازه تصاویر را برای آیکان ها و مکان نما تعیین می کند . مقادیری  که این پارامتر می تواند بپذیرد در جدول زیر آمده است . پارامتر Varcolordepth ، عمق رنگ تصاویر را مشخص می کند و مقادیری که این پارامتر می تواند بپذیرد در جدول 2 آمده است .

پارامتر های Vary و Varx نقطه ای را مشخص می کند که تصویر باید در آن نقطه قرار گیرد . چنانچه مقادیر Vblpsmallershell یا Vblplagershell در پارامتر Varsize قرار گیرد ، آرگومان های Varx  و Vary باید ذکر شوند . به عنوان مثال دستور زیر را در نظر بگیرید :

Image1 . Picture = Loadpicture ("C:Car.Gif")

این دستور فایل تصویر Car.Gif را در کادر عنصر Image 1  نمایش می دهد .

متد Save Picture : برای ذخیره کردن تصاویر بر روی دیسک استفاده می شود و به صورت زیر به کار می رود :

Savepicture  (Picture , Filename)

Picture تصویری است که باید ذخیره شود و Filename رشته است که مسیر و نام فایل را مشخص می کند ، به عنوان مثال دستور زیر را در نظر بگیرید :

Call  Savepicture  (Image1 , "A:Car.Gif")

این دستور ، تصویر موجود در Image1 را بر روی درایو A با نام Car.Gif ذخیره میکند .


مقدار

هدف

ثابت

0

آیکن کوچکی است که با میزان تفکیک پذیری سیستم مشخص می شود.

Vblpsmall

1

آیکن بزرگی است که با میزان تفکیک پذیری سیستم مشخص می شود.

Vblplarge

2

با تنظیم آیکن Display از پنجره کنترل پنل مشخص می شود. برای تنظیم ، صفحه Appearance را کلیک کرده اندازه Caption Button را تعیین می کند.

Vblpsmallshell

3

با تنظیم آیکن Display از پنجره کنترل پنل مشخص می شود . برای تنظیم ، صفحه Appearance را کلیک کرده اندازه Icon ، اندازه مورد نظر است

Vblplargeshell

4

آرگومان های Varx و Vary  را تعیین می کند

Vblpcustom

 



:: موضوعات مرتبط: ویژوال بیسیک 6 (آموزشی) , ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
VB6 --- کاربرد عنصر CommonDialog
دو شنبه ساعت | بازدید : 1783 | نوشته ‌شده به دست ياسر | ( نظرات )

برای نمایش پنجره های استاندارد ویندوز از شی Common Dialog استفاده می شود . این شی در جعبه ابزار وجود ندارد. برای این منظور بایستی این شی را به جعبه ابزار اضافه نمود . برای اضافه کردن کنترل Comman Dialog به جعبه ابزار در پست قبلی آموزش داده شده است .

 

برای نمایش پنجره های استاندارد ویندوز ، می توان بصورت زیر عمل کرد :

 

پنجره استاندارد Save را نمایش می دهد .                          Showsave . نام کنترل Commondialog

پنجره استاندارد Help را نمایش می دهد.                            Showhelp . نام کنترل Commondialog

پنجره استاندارد Color را نمایش می دهد.                          Showcolor . نام کنترل Commondialog

پنجره استاندارد Printer را نمایش می دهد.                        Showprint . نام کنترل Commondialog

پنجره استاندارد Font را نمایش می دهد.                            Showfont . نام کنترل Commondialog

 

تذکر : کنترل Commondialog در زمان اجرا ظاهر نمی شود.

برای محدود کردن نوع فایل ها در کادر استاندارد فایلی ، می توان از مشخصه Filter متعلق به Commondialog استفاده کرد که فرم کلی استفاده از آن به صورت زیر است :

"توضیحات | نوع فایل" = Filter . نام کنترل Commondialog

به عنوان مثال برنامه زیر را در نظر بگیرید :

Commondialog1.Filter = "Gif Files (|) *.Gif"

Commondialog1.Showopen

 

در برنامه بالا پنجره Open فقط فایل های Gif را نمایش می دهد

اگر در مشخصه Filter متعلق به Commondialog بخواهیم از چند نوع فایل استفاده کنیم . باید بین آن ها علامت (|) و یا ;)) را به کار ببریم .

به عنوان مثال برنامه زیر را در نظر بگیرید:

 

Commondialog1.Filter = "Bmp | *.Bmp | Jpg File | *.Jpg"

Commondialog1.Showopen

 

برنامه بالا فایل های Jpg و Bmp را در پنجره Open نمایش می دهد.

برنامه فوق را می توان به شکل دیگری نیز نوشت به برنامه زیر توجه کنید :

 

Commondialog1.Filter = "Bmp & Jpg Files |*.Bmp; *.Jpg"

Commondialog.Showopen



:: موضوعات مرتبط: ویژوال بیسیک 6 (آموزشی) , ,
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد