عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان آموزش برنامه نويسي و آدرس cpu-learn.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار مطالب

:: کل مطالب : 39
:: کل نظرات : 6

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 5

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 1
:: باردید دیروز : 1
:: بازدید هفته : 3
:: بازدید ماه : 186
:: بازدید سال : 4054
:: بازدید کلی : 36416

RSS

Powered By
loxblog.Com

وبلاگ تخصصي آموزش برنامه نويسي تمام زبان هاي كامپيوتر

VB6 -- رنگ ها در ویژوال بیسیک
دو شنبه ساعت | بازدید : 4957 | نوشته ‌شده به دست ياسر | ( نظرات )

رنگ ها باعث جذابیت و زیبایی تصاویر می شوند . در ویژوال بیسیک به چند طریق می توان از رنگ ها استفاده کرد که عبارتند از :

1 – استفاده از ثوابت : ویژوال بیسیک ثوابتی برای رنگ ها دارد که در جدول زیر  آمده اند :

مقدار

رنگ

ثابت

0

سیاه

Vbblack

1

آبی

Vbblue

2

لاجوردی

Vbcyan

3

سبز

Vbgreen

4

زرد

Vbyellow

5

سفید

Vbwhite

6

قرمز

Vbred

7

ارغوانی

Vbmagenta

 

2 – استفاده از تابع RGB : با استفاده از این تابع می توان یک رنگ را تولید کرد . تابع  RGB به صورت زیر به کار می رود :

RGB  (Red , Green , Blue)

پارامتر Red ، شدت رنگ قرم (درصد مقدار رنگ قرمر) ، پارامتر Green ، شدت رنگ سبز و پارامتر Blue شدت رنگ آبی را تعیین می کند . هر یک از پارامتر های Red , Green , Blue می توانند مقادیر 0 تا 256 را بپذیرند . پس در ویژوال بیسیک 256 * 256 * 256  (حدود 16 میلیون رنگ) را می تواند ایجاد کرد . به عنوان مثال ، دستورات زیر را در نظر بگیرید :

Dim  Color1  As  Long

Color1 = Rgb (225 , 100 , 170)

Form1 . Forecolor = Color1

این دستوارت ، رنگی را ایجاد کرده در خاصیت Forecolor فرم قرار می دهد.

3 – استفاده از تابع Qbcolor : برای تولید رنگ استفاده می شود و به صورت زیر به کار می رود :

Qbcolor  (Qbcolor)

پارامتر Qbcolor عددی صحیح بین 0 تا 15 می باشد . لیست رنگ هاییی که تابع Qbcolor می تواند ایجاد کند در جدول زیر آمده است . به عنوان مثال ، دستورات زیر را در نظر بگیرید :

 

عدد

رنگ

0

سیاه

1

آّبی

2

سبز

3

لاجوردی

4

قرمز

5

ارغوانی

6

زرد

7

سفید

8

خاکستری

9

آبی روشن

10

سبز روشن

11

لاجوردی روشن

12

قرمز روشن

13

ارغوانی روشن

14

زرد روشن

15

سفید روشن (با شدت بالا)

 

 

Private  Sub  Squaredraw_Click ()

Form1 . Cls

Form1 . Scaleheight = 10

For I = 0 To 15

Form1 . Line (0 , I) – ((Form1 . Scalewidth) , I + 1) , Qbcolor (I) ,Bf

Next I

End  Sub

این دستورات ، فرم را به 16 مستطیل رنگی تقسیم می کند (برای ایجاد رنگ ها از تابع Qbcolor استفاده شده است).

متد Point : رنگ نطقه ای از فرم یا عنصر Picturebox را بر می گرداند و به صورت زیر به کار می رود :

Point  (X , Y) . نام عنصر

(X , Y) مختصات نقطه ای از فرم می باشد که رنگ آن باید تعیین گردد . به عنوان مثال ، دستو زیر رنگ نقطه ( 100 , 100)) را در متغیر Colorxy قرار می دهد :

Dim Colorxy As Long

Colorxy = Form1 . Point (100 , 100)



:: موضوعات مرتبط: ویژوال بیسیک 6 (آموزشی) , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
VB6 -- مطالبی تقریبا کامل مربوط به Text Box
دو شنبه ساعت | بازدید : 985 | نوشته ‌شده به دست ياسر | ( نظرات )

فرض کنيد بر روی فرم، يک Text Box به نام txtUserName قرار داده ايم و بخواهيم کاربر، هر حرفی را داخل آن نوشت، با حرف بزرگ انگليسی زده شود (يعنی اگر وارد کرد a، در Text Box درج شود A) در اين صورت کافی است برای رويداد KeyPress از آن بنويسيم:


Private Sub txtUserName_KeyPress (KeyAscii As Integer)

KeyAscii = ASC (Ucase (Chr (KeyAscii)))

End Sub




دستور بکار رفته در اين Procedure می گويد که کد اسکی کليد فشرده شده را (توسط آرگومانِ keyAscii) دريافت کن، کاراکتر آن را (توسط تابع Chr) پيدا کن، آن کاراکتر را به حرف بزرگ تبديل کن (توسط تابع Ucase مخفف Upper Case) و آنگاه کد اسکی حرف تبديل يافته را (توسط تابع ASC) پيدا کن و دوباره در آرگومان keyAscii قرار بده. به اين ترتيب کاربر هر کليدی را که فشار دهد، حرف بزرگ آن در Text Box درج می شود.




برخی مشخصه های Text Box ها:

Name -1 : نامی که VB آن را با اين نام می شناسد.


 

Alignment -2: تراز متن داخل Text Box (راست چين، وسط چين، چپ چين)


 

Appearance -3: با مقدار Flat و 3D که سه بعدی بودن يا تخت بودن آن را مشخص می کند.


 

Back Color -4: رنگ زمينه Text Box


 

Border Style -5: که تعيين می کند که text Box حاشيه داشته باشد (fixed Single) و يا خير (None)


 

Enable -6: اين مشخصه برای هر کنترلی False باشديعنی آن کنترل غير فعال است (رنگ خاکستری شده کنترلها در ويندوز نمايشگر False بودن Enable آن است).


 

Font -7: نوع فونت متن


 

Fore Color -8: رنگ متن


 

Height -9: ارتفاع Text Box


 

Left -10: فاصله گوشه چپ و بالای Text Box از Container (دربرگيرنده) آن (تا به حال يک دربرگيرنده (container) را ديده ايم که فرمها می باشند. Container ها به کنترلهايی گويند که کنترلهای ديگر می توانند بر روی آن قرار گيرند مثل کنترل Frame يا کنترل Picture).


 

Locked -11: که اگر مقدار آن True باشد، Text Box توسط کاربر، قابل ويرايش (Edit) نخواهد بود.


 

Max Length -12: حداکثر تعداد کاراکتری که می تواند داخل Text Box قرار گيرد که اگر مقدار آن صفر باشد، محدوديت تعداد نخواهد داشت.


 

Mouse Icon -13: آيکون ماوس وقتی روی آن قرار می گيرد (به شرطی که مشخصه بعدی يعنی Mouse Pointer بابر Custom تغيير داده شود.


 

Mouse Pointer -14: نمايشگر ماوس وقتی روی آن است که اگر برابر Custom شود، هر چه در Mouse Icon، set شده باشد، آيکون ماوس می شود.


 

Multi Line -15: اگر مقدار آن برابر True شود، می توان در Text Box، چند خطی نوشت و در واقع آن را شبيه يک Editor نمود.


 

Password Char -16: گه اگر يک کاراکتر در آن قرار گيرد، هرچه داخل Text Box نوشته شود، با آن کاراکتر ديده می شود (شما در وارد کردن Password در هر ويندوز مسلماً با مقدار * برای Password برخورد داشته ايد).


 

Right To Left -17: که اگر مقدار آن True باشد، پاراگراف راست به چپ می شود (مثل آنچه ما در فارسی نوشتن به آن نيازمنديم).


 

Scroll Bars -18: اگر مقدار Multi Line برابر True باشد، توسط مشخصه Scroll Bars می توان وجود scrollbar عمودی (vertical) ، افقی (horizontal) و يا ترکيبی از آن دو (Both) را داشت.


 

Tab Index -19: ترتيب پرش از کنترل به کنترل ديگر هنگام زدن کليد Tab. مثلاً اگر سه Text Box بر روی فرم داشته باشيم و مقدار Tab Index آنها به ترتيب 0 و 1 و 2 بگذاريم، در هنگام اجرا، فوکوس به Text Box با مقدار Tab Index برابر صفر داده می شود که اگر کليد Tab را بزنيد، فوکوس به Text Box با مقدار Tab Index ببرابر يک داده خواهد شد و الی آخر.


 

Tab Stop -20: که اگر مقدار آن برای کنترلی False باشد، با زدن کليد Tab هيچگاه فوکوس به آن داده نخواهد شد (با Tab نمی توان روی آن رفت).


 

Tag -21: عملاً کار خاصی انجام نمی دهد و فقط می توانيم چيزی را در آن ذخيره کنيم که بعداً خودمان از آن استفاده کنيم.


 

Tool Tip Text -22: که مقدار آن هر چه باشد وقتی در Run Time ماوس را لحظه ای روی آن کنترل خاص نگه داريم، يک راهنمای کوتاه زرد رنگ با متن برابر مقدار تعريف شده در Tool Tip Text از آن بيرون خواهد آمد.


 

Top -23: فاصله گوشه راست و بالای کنترل از container (دربرگيرنده) خود.


 

Visible -24: که اگر مقدار آن False باشد، آن کنترل توسط کاربر (يعنی در Run Time) ديده نخواهد شد.


 

Width -25: عرض کنترل




توجه:

1- بسياری از مشخصات فوق در کنترلهای ديگری غير از Text Boxها هم با همان کاربرد، وجود دارند.




نکته:

می توان برنامه را توسط کليد F8، خط به خط اجرا کرد. در اين حال اگر ماوس را روی هر متغيری در پنجره کدنويسی نگه داريم، مقدار فعلی آن را به صورت Tool Tip می نويسد.

از اين مورد، در Debug کردن و يافتن خطاهای برنامه کمک بسياری می توان گرفت.

همچنين اگر در پنجره Immediate در هنگام Run Time دستوری را بنويسيم، اين دستور بلافاصله اجرا خواهد شد. مثلاً می توانيم يک متغير را فوراً مقدار دهی کنيم يا ...

همچنين اگر بر روی هر خطی کليد F9 را بزنيم، يک Break (شکست) روی آن خط ايجاد می کند، حال اگر کليد F5 را بزنيد، برنامه اجرا می شود تا به آن خطِ Break شده برسد و در آنجا متوقف می شود. که برای ادامه برنامه می توان بسته به مورد، از F5 يا F9 استفاده کرد.



:: موضوعات مرتبط: ویژوال بیسیک 6 (آموزشی) , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
آموزش ASP - عملگرهاي VBScript
پنج شنبه ساعت | بازدید : 1034 | نوشته ‌شده به دست ياسر | ( نظرات )

آموزش ASP - عملگرهاي VBScript 

این جلسه در مورد عملگرها بحث خواهیم نمود که جزئی از مهم ترین و پرکاربرد ترین مباحث VBScript میباشد.


عملگرها به ما اجازه مي دهند كه با داده ها كار كنيم و آنها را تركيب كنيم تغيیر دهيم و يا جايگزين كنيم. 5 كلاس اصلي از عملگر ها وجود دارند كه ما در مورد آنها بحث خواهيم كرد. اولين نوع آنها عملگر انتساب(Assignment) ميباشد كه اكنون آن را ملاحظه خواهيم نمود:

عملگر انتساب
ما در مورد متغيرها بحث كرديم و توضيح دادیم كه داده ها در آنها ذخيره می گردند. اما درباره اين كه چگونه داده ها در متغير ها ذخيره مي شوند توضيحي داده نشد.عادي ترين راه براي ذخيره داده هاي متغيرها استفاده از عملگر انتساب مي باشد. عملگر انتساب در VBScript علامت مساوي (=) مي باشد. عملگر انتساب هر چيزي كه در سمت راست آن قرار بگيرد در متغيري كه در سمت چپ آن قرار مي گيرد ذخيره مي کند.
براي مثال كدهاي زير را در نظر بگيريد:


<%
Dim MyVariable
MyVariable = 3
MyVariable = 5
%>


اگر شما قبلا برنامه نويسي نكرده باشيد ممكن است از اين كه متغير MyVariable در يك لحظه هم مقدار 3 و هم مقدار 5 را گرفته است متعجب شده باشيد. بايد دقت نماييد كه عملگر انتساب را با مشابه آن در مبحث رياضیات اشتباه نگيريد. جمله سوم مي گويد كه متغير MyVariable برابر 5 مي باشد. اين جمله در داخل متغير MyVariable مقدار 5 را ذخيره مي كند.


به منظور يك دوره كوتاه ما خط به خط اين كدها را مورد بررسي قرار مي دهيم.
دردومین خط همان طور كه قبلا توضيح داده شد يك متغير تعريف شده است. در اين هنگام يك مقدار Empty در داخل متغير MyVariable ذخيره مي گردد. در خط بعد مقدار 3 به متغير MyVariable تخصيص داده مي شود. بنابراين در داخل جعبه اي كه داراي بر چسب MyVariable ميباشد هم اكنون مقدار 3 وجود دارد. در انتها مقدار 5 به متغيرMyVariable تخصيص داده مي شود. مقدار 3 كه وجود داشت اكنون از بين مي رود!


به اين نكته در هنگام برنامه نويسي دقت كنيد که در داخل متغير ها هرگز مقادير جديدي را جايگزين ننماييد تا زماني كه اطمينان حاصل كنيد كارتان با مقدار قبلي تمام شده است. اگر مسلم شد كه به جايگزيني يك مقدار براي استفاده بعدي نياز داريد ممكن است يك متغير دومي را ايجاد كنيد و آن را به شكل زير نگهداري نماييد:


<%
Dim MyVariableX, MyVariableY
MyVariableX = 3
MyVariableY = MyVariableX
MyVariableX = 5
%>


در اينجا خط دوم با دو متغير تعريف شده است MyVariableX و MyVariableY. در ابتدا در هر دو مقدار Empty قرار داده مي شود.
در خط بعد مقدار 3 در داخل MyVariableX قرار داده مي شود. مقدار دهي تنها با مقادير صريح مثل 3 يا 5 انجام نمي گيرد بلكه با متغير ها نيز صورت مي گيرد. در نهايت در هر دو متغير MyVariableY و MyVariableX مقدار 3 ذخيره مي گردد.


سرانجام در داخل MyVariableX مقدار 5 قرار داده مي شود. اين مساله بر روي متغير MyVariableY تاثيري ندارد. خط 3 هر چه كه در داخل MyVariableX وجود دارد به داخل MyVariableY كپي مي كند اما اين كار هيچ نوع ارتباط دائمي بين دو متغير MyVariableX و MyVariableY ايجاد نمي كند با اين كار MyVariableX با مقدار جديد مورد استفاده قرار مي گيرد. اما اگر شما هنوز به مقدار قبلي نياز داشته باشيد از طريق MyVariableY به آن دسترسي خواهيد داشت.
اكنون به آخرين نسخه ازين كدها نگاه كنيد:


<%
Dim ivar
ivar = 3
5 = ivar
%>


آيا فكر مي كنيد اين كد ها كار ميكند؟ (اولين پاراگراف مربوط به عملگرهاي انتساب را در صورتي كه اطمينان نداريد دوباره بخوانيد.)
جواب منفي است. اين كدها معتبر نمي باشد. دو خط اول قابل انتظار مي باشد اما خط سوم بي معني است. عملگر انتساب هر چه كه در سمت راست آن قرار دارد در داخل متغير سمت چپ كپي مي كند.در اين نمونه عدد 5 يك متغير نيست و در سمت چپ قرار دارد. عدد 5 نميتواند به عنوان نام يك متغير به كار رود زيرا نام متغير ها بايد با يك حرف آغاز شود.
ما از نوع integer در اين مثال ها استفاده نموده ايم اما مي توانستيم از انواع ديگر استفاده كنيم. عملگر انتساب با نوع هاي Booleans, Strings, doubles, singles به خوبي كار مي كند:


StrName = "X"
Bol_The_Assignment_operator_Is_Powrful = True
Dtjills_Birthday = #03/06/1946#


نكته: محصور كردن داده با علامت # داده را به سه قسمت 3 و 6 و 1946 تقسيم مي كند.

ممكن است متوجه شده باشيد كه در ليست قبل از عملگر انتساب استفاده شده است. ليست زير يك نسخه تغيیر يافته از اين كد ها مي باشد كه عملگر انتساب را با كمي تغیير نشان ميدهد.


نام فايل را AssignmentDemo.asp بناميد:


<% @ Language="VBScript" %>
<% Option Explict
Dim strName, iAge
%>


<%
Response.Write("Before assigning a value, strName has value ")
Response.Write(strName)
%>


<%
strName= "James"
iAge = 21
Response.Write( "Now strName has value ")
Response.Write(strName)
%>


<%
Response.Write( "Now iAge has value " )
Response.Write(iAge)
%>




تجزیه: خط 3 دو متغير را به نام هاي StrName و iAge تعريف كرده است. خطوط 8 و 9 يك پيغام را مي نويسد كه نشان مي دهد كه StrName قبل از اين كه ما از عملگر انتساب استفاده نماييم چه مقداري داشته است.
خطوط 13 و 14 مقادير 2 متغير را تنظيم مي كنند. خطوط 15 و 16 مقدار جديد داده شده به متغير StrName را نشان مي دهند. به خروجي نگاه كنيد شما مي توانيد هم اكنون تاييد كنيد كه عمل انتساب درست صورت گرفته است. خطوط 20 و 21 به طور مشابه مقدار جديد داده شده به متغير iAge را نشان مي دهد.
 



:: موضوعات مرتبط: آموزش زبان هاي برنامه نويسي , ASP , ,
:: برچسب‌ها: asp , asp learn , آموزش ASP - عملگرهاي VBScript , آموزش asp ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
آموزش ASP - عملگر هاي رياضي در زبان VBscript
پنج شنبه ساعت | بازدید : 1084 | نوشته ‌شده به دست ياسر | ( نظرات )

آموزش ASP - عملگر هاي رياضي در زبان VBscript 

ما با عملگر هايي از VBScript شروع كرديم كه مي توانند به عنوان عملگر هاي رياضي تقسيم بندي شوند. آنها شامل عملگر هاي جمع ,تفريق ,منفي ,ضرب ,تقسيم و توان مي باشند. همه اين عملگر ها را احتمالا شما قبلا ديده ايد به غير از division integer ، قدر مطلق و چسباندن ريشه ها كه براي شما جديد مي باشد.

جمع يا Addition
عملگر جمع به صورت فرمول argument+argument مي باشد كه در آن هر آرگومان مي تواند يك عدد يا يك متغير عددي يا عبارت عددي ديگري باشد مثل:


<%
Dim iSum
iSum = 3+5
%>


اين يكي از ساده ترين نمونه هاست كه هر دو آرگومان عدد مي باشد. وقتي كه اجرا گردد مقدار نهايي متغير isum عدد 8 مي باشد. مثال بعدي نشان مي دهد كه چطور يك متغير ممكن است به عنوان آرگومان استفاده گردد:


<%
Dim sngSum, sngLeft
sngLeft = 3.2
sngSum = sngLeft + 1.1
%>


در اين مثال نتيجه همان طوري كه ممكن است حدس زده باشيد مقدار 4.3 ميباشد. مقدار موجود در متغير sngLeft با عدد 1.1 جمع شده و در داخل متغير sngSum ذخيره مي گردد. متغير sngLeft تحت تاثير عملگر جمع قرار نمي گيرد.
حال به يك مثال دشوار تر نگاهي بيندازيم:


<%
Dim iCount
iCont = 2
iCont = iCont +1
%>


اين مثال ممكن است كمي سخت تر از اولي به نظر برسد. حال چگونه ممكن است كه متغير iCont برابر با متغير 1+iCont شود؟
اولا: به ياد بياوريد كه علامت تساوي با علامت انتساب تفاوت دارد. در خط اول همان طور كه قبلا ديده ايد عمل empty در داخل آن ايجاد شده است. خط دوم مقدار عددي 2 را در داخل متغير iCont جايگزين مي نمايد. در خط سوم عدد 2 از iCont بازيابي شده است. سپس عدد 1 با آن جمع مي شود و مقدار 3 را توليد ميكند. سپس عدد 3 توسط عملگر انتساب به منظور ذخيره شدن در داخل iCont فرستاده مي شود. بنابراين در انتهاي اين كدها iCont مقدار 3 را در خود نگاه ميدارد. مقدار عددي قبلي يعني عدد 2 كه در داخل iCont وجود داشت رونويسي مي گردد.
توجه كنيد كه عدد 1 قبل از اين كه عملگر انتساب وارد عمل شود با متغير iCont جمع مي شود.هر چيزي كه در سمت راست عملگر انتساب قرار دارد قبل از اين كه عمل انتساب صورت بگيرد اجرا مي گردد. جدول زير ليست دستوراتي مي باشد كه عمليات آنها قبل از عمل انتساب صورت مي گيرد:

اولويت عملگرها


Precedence Operators
Highest(done first) Anything in parentheses
Exponentiation(^)
Negation (-)
Multiplicathion, Division (*,/)
Integer Division ()
Modulus (mod)
Addition, Subtraction (+,-)
String Concatenation (&)
Equality (=)
Inequality (<>)
Less than (<)
Greater than (>)
Less than or equal to (<=)
Greater than or equal to (>=)
Not
And
Or
Xor
Eqv
Imp
Lowest (done last)


تفريق يا Subtraction
حالا كه جمع كردن اعداد را ياد گرفتيد ممكن است كه سوال نماييد كه چگونه عمل تفريق صورت مي گيرد؟ عمل تفريق همانند عمل جمع صورت مي گيرد و فرمول آن به صورت argument-argument ميباشد. هر نوع تركيبي كه شما در عمليات جمع استفاده كرديد با عمليات تفريق نيز استفاده مي شود. تنها اختلاف تفريق با جمع در اين است كه در تفريق ترتيب آرگومان ها مهم مي باشد. براي مثال عبارت 3-5 با عبارت 5-3 تفاوت دارد. در كدهاي زير آيا مي توانيد بگوييد كه بعد از پايان كدها متغير iCont چه مقداري در خود دارد؟


<%
Dim iCont
iCont = 3
iCont = iCont+1
iCont = iCont-2
%>


جوابي كه شما بايد به دست آورده باشيد مقدار 2 مي باشد. مقدار iCont در ابتدا 3 مي باشد سپس با 1 جمع شده و مقدار آن 4 مي گردد و سپس با 2 تفريق شده و مقدار آن 2 مي گردد.

ضرب يا Multiplication
ضرب براي شما ساده مي باشد. نشانه عملگر ضرب علامت (*) است. عملگر ضرب همان شكلي را كه ساير عملگر ها پيروي مي كردند و ما درباره آن بحث كرديم دنبال مي كند. البته عملگر ضرب يك پيچيدگي جديد نيز دارد.

لغت جديد: درباره عبارت رياضي 3*5+2 فكر كنيد. مقدار اين عبارت رياضي چند مي باشد؟ اگر شما عمل جمع را در ابتدا انجام دهيد نتيجه مقدار 21 است. اگر شما عمل ضرب را در ابتدا انجام دهيد نتيجه 17 مي باشد. كدام يك درست است؟ شما بايد به خاطر داشته باشيد كه عملگر ضرب نسبت به عملگر جمع متقدم است. بنابراين مقدار درست 17 است. اين واقعيت كه عملگر ضرب تقدم بيشتري نسبت به جمع دارد را اولويت يا Precedence مي گويند. اولويت مجموعه اي از قوانين براي ترتيب عملگر ها مي باشند كه بايد انجام شوند.ضرب داراي اولويت بالاتري نسبت به جمع است.

اگر شما قصد داريد كه اول عمل جمع صورت بگيرد يك راه وجود دارد. در كلاس رياضي شايد به خاطر داريد كه هر جايي كه پرانتز قرار دارد اول اجرا مي گردد. VBScript نيز همين گونه رفتار مي كند.
قرار دادن پرانتز در داخل عبارت قبلي به شما عبارت 3*(5+2) را مي دهد كه برابر با 21 مي باشد. پرانتز ها ميتوانند با هر نوع عملگري كه قصد داريد ابتدا اجرا گردند به كار روند.

نكته: شما مي توانيد از پرانتز ها استفاده كنيد حتي وقتي نياز به شفاف تر كردن يك عبارت رياضي نداريد. پرانتز ها مي توانند همچنين وقتي كه نمي توانيد تقدم عملگرها را به خاطر بياوريد استفاده گردند.


تقسيم يا Division
VBScript دو نوع مختلف از تقسيم را دارد. اولين نوع را كه احتمالا با آن آشنايي بيشتري داريد تقسيم استاندارد مي باشد كه با علامت (/) slash نشان داده مي شود. اين نوع تقسيم دو مقدار عددي را مي گيرد و يك خارج قسمت مميز شناور را بر مي گرداند. براي مثال 5/2 برابر با 2/5 و 4/5 مقدار 0.8 مي باشد.
بعضي از تقسيم ها نتيجه اي دارند كه پايان ندارد. در اين موارد از بهترين تقريبي كه سيستم مي تواند ذخيره كند استفاده مي گردد. براي مثال در مورد 1/3 كامپيوتر نمي تواند مقدار دسيمال تكرار پذير نا محدود 0.3333 را ذخيره كند... همچنين از تقسيم بر صفر نيز اجتناب نماييد. تقسيم بر صفر يا يك عددي نزديك به صفر كه كامپيوتر آن را صفر در نظر مي گيرد يك خطا را ايجاد مي نمايد.

Integer Division يا خارج قسمت
عبارت زير را در نظر بگيريد:
5 تقسيم بر 3 ميشود 1 با باقيمانده 2.
عملگر هاي خارج قسمت و با قيمانده به شما اجازه مي دهندكه اين نوع تقسيم را در VBScript انجام دهيد. عملگر خارج قسمت با علامت () backslash نشان داده مي شود و يك عدد را بر مي گرداند. براي مثال:
53 Returns 1
42 Returns 2
08 Returns 0
1.2 Returns 0
بر عكس بيشتر زبان هاي برنامه نويسي خارج قسمت حتي وقتي اعداد به صورت مميز شناور نيز باشند كار مي كند. وقتي كه عملگر خارج قسمت براي اعداد مميز شناور به كار برده ميشود عدد به نزديكترين integer گرد مي شود. براي مثال:
42.2 Returns 2
8.32.6 Returns 2

باقيمانده يا Modulus
عملگر ديگري كه به همراه خارج قسمت به كار برده مي شود عملگر باقيمانده مي باشد. در حالي كه عملگر integer division خارج قسمت را بر مي گرداند, هنگامي كه دو عدد بر يكديگر تقسيم مي شوند, عملگر modulus مقدار باقيمانده را بر مي گرداند. براي مثال:
5 mod 3 Returns 2
4 mod 2 Returns 0
0 mod 8 Returns 8
1 mod 2 Returns 1
4 mod 2.2 Returns 0
8.3 mod 2.6 Returns 2


فايده اين دو عملگر آخري ممكن است اكنون براي شما آشكار نباشد اما در حقيقت آنها بسيار پر قدرت مي باشند. به عملگر هاي باقيمانده زير توجه كنيد.
0 mod 3 Returns 0
1 mod 3 Returns 1
2 mod 3 Returns 2
3 mod 3 Returns 0
4 mod 3 Returns 1
5 mod 3 Returns 2


وقتي شما از يك روش چرخه اي استفاده نماييد عملگر باقيمانده بسيار مفيد واقع مي شود. عملگر mod همچنين مي‌تواند در اين كه آيا يك عدد بر ديگري قابل قسمت مي‌باشد نيز به ما كمك نمايد. اگر a mod b مقدار صفر را برگرداند يعني b مقسوم عليه a مي باشد.

Exponentiation يا عملگر توان
در VBScript عملگر توان به وسيله سمبول (^)carat نشان داده مي شود. اگر شما چيزي در مورد توان به ياد نمي آوريد توجه كنيد كه (b دفعه) a^b = a*a*a*a*a براي مثال:
3^3 = 3*3*3* = 27
5^2 = 5*5 = 25
6^3 = 6*6*6 = 216
همچنين توجه كنيد كه توان از چپ به راست اجرا مي گردد. اين به آن معني است كه اگر شما يك عبارت رياضي به صورت 2^3^2 داريد در ابتدا 2^3 انجام مي شود و سپس نتيجه به توان 2 مي رسد.
2^3^2 = 8^2 =64


عملگر نقيض يا Negation
عملگر نقيض عملگري است كه اعداد مثبت را به اعداد منفي تبديل مي‌نمايد و بر عكس. اين عملگر مثل اين است كه يك عدد را در 1- ضرب كنيم. عملگر نقيض با سمبول dash نمايش داده مي شود.

واژه جديد: فرق بين عملگر نقيض با عملگر تفريق در اين است كه عملگر تفريق _ مانند جمع, ضرب و ديگر عملگر هايي كه قبلا مورد بحث قرار گرفتند _ عملگر هايي دو تايي مي باشند. يك عملگر دو تايي عملگري است كه داراي دو آرگومان مي باشد.

واژه جديد: بر عكس, عملگر نقيض يك عملگر تكي مي باشد. يعني اين كه اين عملگر فقط يك آرگومان دارد. بنابراين علامت dash وقتي بين دو مقدار عددي به كار رفته باشد براي تفريق به كار مي رود و وقتي در جلوي آن يك آرگومان باشد به عنوان عملگر نقيض به كار مي رود.

به كار بردن عملگر هاي رياضي در كنار يكديگر


<% @ Language="VBScript" %>
<% Option Explicit
Dim iTerm1, iTerm2, sngArithmetic, sngGeometric
%>


<%
iTerm1 = 5
iTerm2 = 16
Response.Write("We are computing the averages of ")
Response.Write(iTerm1)
Response.Write(" and ")
Response.Write(iTerm2)
%>


<%
sngAritmetic = iTerm1 + iTerm2
sngAritmetic = sngAritmetic / 2
sngGeometric = (iTerm1 * iTerm2)^0.5
Response.Write(" Their arithmetic mean is ")
Response.Write(sngArithmetic)
Response.Write(" and their geometric mean is ")
Response.Write(sngGeometric)
%>




خط 3 متغير هايي كه در اين اسكريپت به كار رفته است را تعريف مي نمايد. خط 8 يكي از متغير ها را با عدد 5 مقدار دهي مي كند. در خط 9 متغير ديگر با عدد 16 مقدار دهي مي شود. خطوط 10 تا 13 يك پيغام را نمايش مي دهند كه به كاربر مي گويد كه چه اعدادي براي محاسبات رياضي مورد استفاده قرار گرفته اند.
خطوط 17 و 18 محاسبات رياضي كه بين دو عدد مي باشند را نشان مي دهد. Arithmetic_mean معدل گيري ساده اي مي باشد كه شما در مدرسه آن را آموخته ايد. خط 17 دو عدد را مي گيرد و آن ها را با يكديگر جمع مي كند و نتيجه را در متغير sngArithmetic ذخيره مي نمايد. در خط 18 متغير sngArithmetic بر عدد تقسيم مي شود و نتيجه در متغير sngArithmetic ذخيره مي گردد. توجه كنيد كه استفاده از slash نشان دهنده اين است كه ما از تقسيم مميز شناور به جاي نوع integer استفاده نموده ايم. اكنون متغير sngArithmetic معدل بين دو عدد را نگهداري مي نمايد.
خط 19 معدل هندسي را محاسبه مي كند. اگر شما با معدل هندسي بين دو عدد قبلا برخورد نداشته ايد آن عبارتست از جذر ريشه هاي دو عدد. براي محاسبه ابتدا دو عدد را با يكديگر ضرب مي كنيم سپس نتيجه را به توان 0.5 مي رسانيم. رساندن يك عدد به توان 0.5 معادل گرفتن جذر ريشه آن عدد مي باشد. توجه كنيد كه پرانتز هايي كه در خط 19 مورد استفاده قرار گرفته اند ضروري مي باشند. بدون وجود آنها عمل توان رساني ابتدا انجام مي گرفت و سپس عمل ضرب صورت مي گرفت.
خطوط 20 تا 23 چندين پيام بسته را چاپ مي كند. مقادير داخل متغير هاي sngArithmetic و sngGeometric نمايش داده مي‌شوند.
 



:: موضوعات مرتبط: آموزش زبان هاي برنامه نويسي , ASP , ,
:: برچسب‌ها: آموزش ASP - عملگر هاي رياضي در زبان VBscript , آموزش asp ,
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
Concatenation يا عملگر الحاق
پنج شنبه ساعت | بازدید : 1791 | نوشته ‌شده به دست ياسر | ( نظرات )

Concatenation يا عملگر الحاق 

عملگر هاي رياضي كه ما در مورد آن ها بحث نموديم بر روي اعداد عملياتي را انجام مي دادند. عملگر الحاق عملگري است كه بين دو رشته عمل مي نمايد. دو رشته را به يكديگر متصل مي كند تا تبديل به يك رشته شوند. عملگر الحاق ممكن است يا با علامت (+) نشان داده شود يا با (&)ampersand . اما علامت & براي جلوگيري از اشتباه با عملگر جمع بيشتر ترجيح داده مي شود. به چند مثال توجه نماييد:


"Hello" & "World" becomes " HelloWorld"
"Hello" & "World" becomes "HelloWorld"
"My name is" &"John Smith" becomes "My name is John Smith
"


همانند عملگر هاي رياضي عملگر الحاق ممكن است چندين بار در يك جمله مورد استفاده قرار بگيرد. مانند:
"Welcome," & "John Smith" & "to the wonderful world of strings"
كه مي شود:
"Welcom, Jhon Smith , to the wonderful world of string"
ليست زير نشان مي دهد كه چطور عملگر الحاق رشته مي تواند زندگي را آسانتر نمايد! به جاي استفاده ثابت از Response.Write شما مي توانيد داده را انتخاب كنيد و آنها را با عملگر الحاق به يكديگر بچسبانيد و بر روي خروجي نمايش دهيد.
ساده كردن كارها با استفاده از الحاق رشته ها:


<% @ Language="VBScript" %>
<% Option Explicit
Dim iTerm1, iTerm2, sngArithmetic, sngGeometric, strOut
%>


<%
iTerm = 5
iTerm = 16
strOut = "We are computing the averages of " & iTerm1 & _
" and " & iTerm2 & "
"
Response.Write(strOut)
sngArithmetic = iTerm1 + iTerm2
sngArithmetic = sngArithmetic / 2
sngGeometric = (iTerm1 * iTerm2)^0.5
strOut = "their arithmetic mean is " & sngArithmetic & _
" and their geometric mean is " & sngGeometric
Response.Write(strOut)
%>




اين ليست همان كاري را انجام مي دهد كه ليست قبل انجام مي داد. تنها فرق اين دو در آن است كه ما قادر هستيم كه فراخواني Response.Write را با استفاده از عملكرد الحاق رشته به صورت cut down انجام دهيم.
خطوط 10 و 11 همه خروجي كه قبلا در ليست قبل از خط 10 تا 13 بود را نمايش ميدهند و آنها را به يكديگر مي چسبانند. سپس در خط 12 ما فقط با استفاده از يك Response.Write تمام پيغام را به خروجي به صورت يكجا مي فرستيم.
خطوط 13 تا 15 همان عملياتي را كه قبلا انجام شده بود را انجام مي دهند. اكنون خطوط 16 و 17 رشته هاي خروجي را به هم مي چسبانند. يك بار ديگر از متغير strOut براي نگهداري نتيجه استفاده مي شود. سپس خط 18 براي نوشتن محتويات متغير strout بر روي خروجي به كار مي رود.
 

منبع:macromediax.com



:: موضوعات مرتبط: آموزش زبان هاي برنامه نويسي , ASP , ,
:: برچسب‌ها: asp learn , Concatenation يا عملگر الحاق , آموزشasp ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
pdf آموزش تنظیمات امنیتی php به زبان اصلی php security
پنج شنبه ساعت | بازدید : 1083 | نوشته ‌شده به دست ياسر | ( نظرات )

pdf آموزش تنظیمات امنیتی php به زبان اصلی php security

اين هم يكي ديگر از كتاب هاي آموزش PHP .شما با اين كتاب قادر به انجام تنظيمات امنيتي PHP به زبان اصلي PHP security خواهيد بود اميدوارم از اين كتاب استفاده كامل را ببريد.

لينك دانلود مستقيم     



:: موضوعات مرتبط: آموزش زبان هاي برنامه نويسي , PHP , كتاب هاي برنامه نويسي , ,
:: برچسب‌ها: آموزش افزايش امنيت php , آموزش امنيت php , افزايش امنيت php , امنيت در php , راههاي افزايش امنيت php ,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1